ما چگونه ما شدیم؟
*یادداشت از محمد آقایارلو سالهاهای دور گلآقا یکجایی نوشته بود: اگر این سیاسیون بگذارند، “مردم میخواهند زندگی کنند!” حقیقتا جملهای شیواتر از این در وصف حال آذربایجانغربی نیست. همهچیز در این استان اسب تروآست که اگر به ساحل امنی برسد، سیاسیون از درونش بیرون میریزند؛ فرقی ندارد، هویت طلبی ترکها و کردها باشد، هیئتهای مذهبی باشد یا سادهترین فعالیت های ورزشی. ما با شایستگی تمام از سیاستزده ترین سرزمینهای این کشوریم اما هیچکدام کار سیاسی نمیکنیم. مردم بی تقصیرند، در شهری که خواص استخوان خردکرده هم نمیدانند با اتفاقات چند-چند هستند و از زیر هر زمین بازی، ده زمین...